جدول جو
جدول جو

معنی سگ کش - جستجوی لغت در جدول جو

سگ کش
(سَ کُ)
رستنی باشد که بیشتر درآبهای ایستاده روید و برگ آن ببرگ بید مانند است و ساق آن سرخ و گره دار میشود و آن را بتازی فلفل الماءو زنجبیل الکلاب خوانند و چون تر باشد با تخم آن بکوبند و بر کلف طلا کنند نافع بود. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
سگ کش
گیاهی است از تیره هفت بندیها جزو رده گیاهان دو لپه یی بی گلبرگ که علفی و یکساله است. ارتفاعش بین 30 تا 80 سانتیمتر و دارای برگهایی با طعم تند مانند فلفل است. محل نمو آن معمولا در کنار جویبارها و جنگلهای مرطوب باتلاقهاست فلفل الما زنجبیل تاکلاب فلفل آبی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سگ کن
تصویر سگ کن
مردم گیا، گیاهی به بلندی یک متر با گل های سفید، برگ های شبیه برگ انجیر، میوۀ سرخ رنگ و به قدر زیتون و ریشه ای شبیه پیکر انسان، لفّاح، مردم گیاه، استرنگ، یبروح الصّنم
فرهنگ فارسی عمید
(سَ کُ)
کشتنی است مثل کشتن سگ که آن را مؤاخذه نیست. (آنندراج) :
نشنیدی و وقت سگ کشی میگویی
انگار که گربۀ سیاهی کشتی.
یحیی کاشی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(نِ کَ دَ)
با شکنجۀ بسیار کشتن کسی را
لغت نامه دهخدا
مهر گیاه استرنگ بیروح الصنم. توضیح وجه تسمیه آن از آن جهت است که کندن آن را شوم و موجب مرگ کننده دانند از این رو چون خواهند آن را بکنند اطراف آن را خالی کنند و یکسر طنابی را بر کمر سگی بندند و سگ رل نهیب زنند تا بدود در این اثنا گیاه کنده شود
فرهنگ لغت هوشیار
شکسته بند استخوان
فرهنگ گویش مازندرانی
بالا پوش نمدین اسب که به هنگام عرق کردن و برداشتن پالان.، چوبی که در شیروانی خانه های روستایی به کار رود
فرهنگ گویش مازندرانی
قطعه چوبی به درازای حدود چهارمتر که تیرهای چوبی سقف به آن
فرهنگ گویش مازندرانی